تکلیف برتر کلاس هفتم
نامه ای به خدا: محمدمهدی اسدزاده
در زمان های قدیم بسیاری از انسان ها برای عبادت و راز و نیاز با خدا یا بر سر چاهی می رفتند یا به درون غار!
خدایا!هم اکنون در قرن بیست و یکم نه چاه و نه غاری هست برای درد و دل کردن با تو،پس برایت نامه ای می نویسم.
خدا جونم سلام
الهی،تو بر سر ما آدم ها منت گذاشتی چرا که اطاعت از تو باعث نزدیک شدن به درگاه توست و شکر نعمت هایت باعث افزون شدن آن ها می شود.
هر نفسی که فرو می رود به ما زندگی می بخشد و زمانی که بیرون می آید شادی بخش وجود ماست،پس در هر نفسی دو نعمت وجود دارد و برای هر نعمت شکری واجب است.
خدای من،رحمت های بی حسابت هم چون باران به همه رسیده و نعمت های بی دریغت هم چون سفره ایست که همه جا گسترده شده است.
ای خدایی که آبروی بندگانت را حتی در اثر خطاکاری آن ها حفظ می کنی و روزی بندگانت را در اثر گناه کاری آن ها قطع نمیکنی.
ای خدایی که فرموده ای تا چمن و سبزه مانند فرشی از زمرد روی زمین برویند و به ابر بهاری دستور دادی تا گیاهان را در زمین برویاند و به درختان فرمودی تا در هنگام بهار لباس سبز بپوشند و شاخه های کوچک کلاهی از شکوفه بر سر کنند و یک دانه ی کوچک خرما به دستور تو به نخل بسیار بلندی تبدیل شده است.
خدای خوب و مهربان حال با این همه نعمتی که به ما ارزانی داشته ایی چگونه میتوانم شکر آنها را به جای آورم؟؟؟
از دست و زبان که بر آید
کز عهده ی شکرش به درآید
بنده همان به که ز تقصیر خویش
عذر به درگاه خدا آورد
ور نه سزاوار خداوندی اش
کس نتواند که به جای آورد
خدای خوبم به من توفیق استفاده ی درست از نعمت هایت را عطا کن و این که دانشی به من ببخش تا بتوانم در خدمت به خلق تو از آن استفاده کنم.
ای برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم
وز هر چه گفته اند و شنیدیم و خوانده ایم
مجلس تمام گشت و به آخر رسید عمر
ما هم چنان در اول وصف تو مانده ایم
|